جنايتكاران اقتصادى افرادى حرفهاىاند كه كلاه كشورهاى مختلف را در سراسر جهان در ارقام نجومى تريليون دلارى برمىدارند. آنان وجوه مالى «بانك جهانى»، «آژانس ايالات متحده براى توسعهى جهانى» و سازمانهاى خيريه را به صندوق شركتهاى بزرگ و جيبِ ثروتمندانى كه منابع طبيعى كرهى زمين را در اختيار دارند سرازير مىكنند. ابزار اين جنايتكاران عبارت است از : گزارشهاى مالى مجعول، انتخابات ساختگى، تشويقهاى مالى، اخاذى، سكس، و قتل. آنان بازيگران همان بازى قديمى امپراتورى هستند كه در حال حاضر و در اين روزگارِ جهانىسازى، ابعاد جديد و وحشتناكى به خود گرفته است.
«من اين را بايد بدانم كه يك جنايتكار اقتصادى بودم.» عبارات فوق را در آغاز كتابى تحت عنوان «وجدان يك جنايتكار اقتصادى» در سال ۱۹۸۲ نوشتم. كتاب فوق به رؤساى جمهور دو كشورى تقديم شد كه مشتريان من بودند… خائيمه رولدوس رئيسجمهور اكوادور و عُمَر توريخوس رئيسجمهور پاناما. هردو بهتازگى در سانحهى سقوط هواپيما و بالگرد فوت كرده بودند. مرگ آنان تصادفى نبود. آنان بهعلت جبهه گرفتن در مقابل ائتلافِ بنگاههاى اقتصادى، دولت ايالات متحده آمريكا و رؤساى بانكها كه هدفى جز سلطهى «امپراتورى جهانى» نداشت، به قتل رسيدند.
ما ــ جنايتكاران اقتصادى ــ موفق نشديم آنها را به راه بياوريم. در اينجا بود كه نوع ديگرى از جنايتكاران، يعنى «شغالها»ى سازمان «سيا» كه هميشه پشت سر ما بودند، وارد گود شدند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .