در بین آثار دوراس گفتا که خراب اولیٰ عجيبترين است، به مراسمی میماند كه ما از رسم و اصول آن بیاطلاعيم اما مراتبش را با مسحوری دنبال میكنيم. درونمایۀ كتاب، همانطور كه از عنوان آن مستفاد میشود، خرابی است، و اين خرابی يكسره تحميلی است، با اين توضيح كه خرابی در اينجا بری از خشونت و خصم و شورش است و بيشتر قرين تحليل است و تراش و صيقل خوردن و تعالی يافتن. پيش از اين هم در آثار دوراس بهطور قطع شاهد نمونههای متعددی بودهايم كه همين جوهره “گفتا كه خراب اولی” را در خود داشتهاند، مثلاً سایهروشنهایی از موضوع اصلی کتاب حاضر را، با اندکی تغییر و تعدیل در عبارات و تصاویر، بعضاً در مدراتوکانتابیله و شیدایی لل و. اشتاین میتوان مشاهده کرد. منتها در “گفتا که خراب اولی” با دنیایی از جنون یا بینظمی روحی گمراه کنندهای سروکار داریم، هر کلمه یا هر حرکتی به صورت مجزا و مجرد دارای منظری منطقی است، حال آنکه در ترتیبی سلسلهای و پیوسته، حالتی از ذهنِ به هم ریخته برایمان تداعی میشود.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .