«باطل اباطیل، همهچیز باطل است. انسان را از تمامی مشقتش که زیر آسمان میکشد چه منفعت است؟ همهچیزها پر از ملال است که انسان آن را بیان نتواند کرد. آنچه بوده است همان است که خواهد بود و آنچه شده است همان است که خواهد شد، و زیر آفتاب هیچچیز تازه نیست. آیا چیزی هست که دربارهاش گفته شود ببین این تازه است؟» این کتاب تلاشی است برای درک اینکه زندگی بدون امید چگونه خواهد بود. بله، همین امید که به زندگی ما معنا میبخشد و درعینحال ما را به بندگی، و تاب آوردن بندگی، میکشاند. همین امید که موجب کارهای «قهرمانانه» میشود، و در عینحال منشأ جنگها، کشتارها، و ستمگریهاست. دل آدمها را به یکدیگر نزدیک میکند و در عینحال پدیدآورندهی دوگانهی «ما ـ خیر» در برابر «آنها ـ شر» است. این جستاری است درباب اینکه چگونه میتوان از این چرخهی امیدواری و ناامیدی رَست، فراسوی امید و ناامیدی زیست، و اخلاقی زیست، و شورمندانه زیست. به آن بدیها هم که خیال میکنی نیست. راستش، احتمالاً خیلی هم بهتر است از اینکه عمری بیهوده صرف کنیم اندر امیدواری.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .