«اینک من، خدایی در زنجیر!» -آیسخولوس، پرومتئوس در بند نمیتوان دربارهی وضعیت کنونی طبقهی کارگر در جهان سخن گفت، اما چشمگیرترین مشخصهی آن یعنی ضعف و ناتوانیاش در مقابل سرمایه را نادیده گرفت...کجا رفت قیام دلاورانهی کارگران ابریشمباف فرانسه که برای زندگی بهتر به نیروی خود با شعار «یا کار میکنیم تا زندگی کنیم، یا میجنگیم تا بمیریم!» تمام شهر لیون را به تصرف خود در آوردند؟ چه به سر جنبش کارگران چارتیست در انگلستان آمد، جنبش نیرومندی که زمینه را برای تحمیل حق رای عمومی به سرمایهداری استعمارگر انگلستان فراهم کرد؟ کجا رفتند کارگران کموناردی که در مقابل امپراطوری ارتجاعی لویی بناپارت به عرش اعلا یورش بردند و حماسهی کمون پاریس را آفریدند؟ کجایند کارگران رزمندهی شیکاگو که برای تحمیل هشت ساعت کار روزانه به طبقهی سرمایهدار آمریکا آوردگاه درخشان اول ماه مه- روز جهانی کارگر- را ثبت کردند؟ چه بر سر طبقهی کارگر روسیه آمد که جنگ جهانی اول را به انقلاب بر ضد ارتجاع تزاری تبدیل کرد و سپس حماسهی انقلاب اکتبر را خلق کرد؟ ... کتاب حاضر به جنبهی نظری این پسرفت میپردازد و در عینحال در فرجام سخن به این نکته اشاره میکند که دگردیسی کمونیسم مارکس و بدینسان پسرفت مبارزهی طبقهی کارگر در نهایت بر زمینهی ضعف و ناتوانی تاریخی طبقهی کارگر میتوانسته است عملی شود. به این ترتیب، از منظر پژوهش حاضر، زنجیری که اسارت طبقهی کارگر را سفت و سختتر از پیش کرده هم محصول یورش عملی و نظری بورژوازی به زندگی طبقهی کارگر است و هم معلول ضعف و ناتوانی تاریخی خودِ این طبقه.
بیش از صد سال است که جنبش ضد سرمایهداری طبقهی کارگر در حزب ایدئولوژیک سرمایهداری دولتی دگردیسی یافته و استحاله شده است. بر اساس آنچه در کتاب حاضر آمده، این دگردیسی دو علت بیرونی و درونی دارد. علت بیرونی همانا هجوم سرمایهداری جهانی، اعم از خصوصی و دولتی، برای حفظ سلطه بر طبقهی کارگر است. اما علت مهمتر درونی به ضعف و ناتوانی تاریخی خود جنبش کارگری و به طور مشخص به دو پارگی این جنبش بر اثر تقسیم کار به فکری و مادی مربوط میشود. هماکنون با وجود فراهم بودن شرایط مادی و عینی برای غلبه بر این دو پارگی، جنبش کارگری در سطح جهان همچنان در حال پسرفت و عقبنشینی در مقابل سرمایه است. بررسی حاضر در واقع شرح این پسرفت و عقب نشینی است، با این نتیجهگیری پایانی که تنها سازمانیابی و شورایی و سرمایه ستیزانهای که متضمن وحدت برای خودکار مادی و کار فکری باشد میتواند این پسرفت را به دورخیزی برای پیشروی جنبش کارگری و غلبه بر سرمایهداری تبدیل کند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .