از طنزهای عجیب و غریب تاریخ این است که، حتی در عصر دسترسی نامحدود به منابع، در بدفهمی و تحریف نظریهها هیچ حد و مرزی وجود ندارد. در این خصوص نمونهای افراطیتر از آنچه در چند دههی گذشته دربارهی نظریهی کارل مارکس روی داده نمیتوان یافت. در جراید، در سخنرانیهای سیاستمداران، در کتابها و مقالات عالمان اجتماعی و فیلسوفان معتبر ارجاعهای مکرری به مارکس و مارکسیسم وجود دارد. با وجود این، به نظر میرسد به جز چند استثنا، سیاستمداران و روزنامهنگاران هرگز حتی نیمنگاهی به یک سطر از نوشتههای مارکس نینداختهاند؛ عالمان اجتماعی نیز به حداقل شناخت از مارکس رضایت دارند؛ و آن هم درست به این دلیل که کسی که در حوزهی تحقیقات اجتماعی اقتدار و جایگاهی دارد گفتههای جاهلانهی آنان را به چالش نمیگیرد. اریک فروم
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .