از جمله هدفهای ترجمهی این رساله ارائهی نمونهای از تحقیق فلسفی بوده است. در نوشتن رساله، مارکس پس از مطالعهی تقریبا همهی منابع فلسفی یونانی در موضوع مورد تحقیقاش و نیز متونی که دربارهی تاریخ فلسفهی یونان تا زمان او منتشر شده بود، به تحقیق بسیار موشکافانهی آکادمیک و به قول خودش فاضل مآبانه»ای میپردازد.
علاوه بر آن، رسالهى مارکس پرتوی میافکند بر نکتهای از فلسفهی یونان باستان، فلسفهای که فرهنگ و تمدن غرب به طور وسیعی بر آن متکی بوده است. همین که توجه شود در ۳۰۰ سال پیش از میلاد، اپیکور به طور مثال در چنین اوج و شکوه اندیشهورزانهای به توضیح فلسفی انحراف اتم از مسیر مستقیم پرداخته است، آنگاه میتوان به میراث عظیم فکریای اندیشید که میبایست پشتوانهی فرهنگ و تمدن غرب در دوران جدید قرار گیرد. اگر گفته میشود فرهنگ و تمدن یونان باستان بر محور رابطهی انسان و طبیعت تکوین یافته، چنین محوری امکان داده تا علم و فلسفه در آن حد از اعتلا متحقق شوند که عصر روشنگری با بازتولید آن، فرهنگ و تمدن جهان نو را بنیان نهد. این موضوع، در سنجش عقب ماندگی ما و پیشرفت «آنان» از منظر تاریخ و در قلمرو اندیشهورزی قابل تأمل است.
از یادداشت مترجمان
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .